رمان پریا




دانلود رمان پریا اثر فهیمه رحیمی



بخشی از این رمان :

از روزي كه در محله ديو تنوره كشيد و سر به آسمون ساييد.ادمهاي بي ريا و صميمي هم در آتش تندر سوختند وجان به در برده ها بره معصوممهرباني و رافت را به پاي غول قرباني كردند تا صباحي بيشتر از اين عروس هزار چهرهكام گيرند . چهره ها رنگ باخت و لبخندها به بيرنگي نشست الفاظ ساده و صميمي زيركلمات پر طمطراق و سنگين له شد و نابود شد . درختان كهنسال اره و جوي از وحشتدامنش خشك شد و ...
پريا كجا بودي دير كردي؟
دنبال نون حلال شايدم اقبال و شانس.
بس كن پريا!باز هم كه داري هزيون مي گي!
هيس جواد گوش كن صداي آوازي مياد كه اركستر نداره.
به جاي اين حرف ها بگو تو بقچه چي داري؟
قيمه زعفروني تو نايلونه بازش كن ! پيش از اين كه بازش كنيمي خواي بدوني از كجا واز كي رسيده؟
موقع خوردن گوش مي كنم فعلا كه خيلي گشنمه!
رفته بودم اون بالاها دلم گرفته بود بفهمي نفهمي نور كوچكيته دلم روشن بود ويه صدا مدام زير گوشم وزوز مي كرد كه شايد...





لینک دانلود رمان پریا در پایین :





parya